دقیقا از 3 اسفند شروع شد.منظورم ویروس کرونا است.نشستیم خونه تا ببینیم چی پیش میاد و هنوز هم ادامه داره.دوست ندارم بگم جنگ جهانی سومولی انگار یه چیزی تو همین مایه هاست.روزهای سخت و آسون کنار هم گذشت.پویان تازه تازه به مهد عادت کرده بود که یک دفعه همه چیز عوض شد.انگار قراره با این ویروس زندگی کنیم.نمیدونم ولی دوست دارم امیدوار باشم که همه چیز خیلی زود درست میشه.و من دارم البته به برنامه جدیدم شکل میدم.یه زمانی نشستم اینجا نوشتم که قراره هر روز توی دفترم بنویسم و این که اینجا رو هم مرتب بنویسم.ولی نکردم نمیگم نشد من نکردم.علتش هم این بود که برگشتم به "نیروی حال" و آموزه هایی که داره و خیلی دوست دارمش و روش ایستادم هنوز.کتابی شگفت آور که برای من سه روز طلایی رو تو سالهای قبل به ارمغان آوردچه با مزه! قرار بود درباره کرونا بنویسم ولی تبدیل شد به نوشتن چیزهای خوب.خب پس معلومه که من چکاره ام.همین رو به فال نیک میگیرم و با قدرت هر چه تمام تر ادامه میدم.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها